آموزش کودکان

طبقه بندی موضوعی

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آگهی رایگان» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

آموزش کودکان:کاربرد شیوه های تربیتی که منجر به اصلاح رفتار کودکانتان می شود

از سنین خیلی پایین، بچه ها شروع به گفتن و انجام کارهایی می کنند که تنها هدفشان آزمودن عکس العمل والدین شان است. آنها به دقت نوع عکس العمل و پاسخی را که دریافت می کنند می سنجند و ارزیابی می کنند و از آن اطلاعات استفاده می کنند تا برای رسیدن به خواسته شان والدین شان را مجاب و وادار به انجام کاری مطابق میلشان کنند.

اصلاح رفتار کودکان

تا چند وقت دیگر میهمانی های خانوادگی و دید و بازدیدهای نوروزی شروع می شود و این برای بعضی از مادران به کابوس می ماند! کابوسی که با شیطنت های مهارنشدنی فرزندشان در جمع و تذکرهای پی درپی و گوشه کنایه شنیدن از دیگران رنگ واقعیت می گیرد.
شاید تجربه اش را داشته باشید که قبل از میهمانی به فرزندتان تذکرهای لازم را داده اید، انتظاراتتان را از او گفته اید و حسابی آماده اش کرده اید اما به محضی که چشم فرزندتان به غریبه ها می افتد همه چیز را از یاد می برد و با لجبازی، شلوغ کاری، پرخوری و پرحرفی، آبرو برایتان نمی گذارد.
در چنین شرایطی چه کار باید بکنید؟ چه تغییراتی در شیوه های تربیتی شما، منجر به اصلاح رفتار کودکانتان خواهد شد؟ ما برایتان چند نکته مهم و کلیدی را می گوییم که می تواند در اصلاح فرزندتان به شما کمک کند.

اصلاح رفتار کودکان

نحوه اصلاح رفتار کودک 

نکات کلیدی درباره ی نحوه ی رفتار با کودکان

1. وقتی فرزندتان در جمع رفتار بدی انجام می دهد، رفتار او را نادیده نگیرید، چون در این صورت، او به رفتارش ادامه می دهد و شما را عصبانی تر و شرمنده تر می کند. قاطعانه با او برخورد کنید؛ چیزی به او بگویید یا او را به کناری ببرید و با او صحبت کنید.
2. او را از عواقب رفتار زشتش مطلع کنید. مثلاً بگویید:«ادامه دادن این رفتار باعث می شود ما زودتر از اینجا برویم.» یا اینکه:«می خواهی نگذارم دیگر بازی کنی؟» و در صورتی که رفتار اشتباه را تکرار کرد، واقعاً تنبیه را اجرا کنید.
3. روش تربیتی تان را در جمع تغییر ندهید. این کار، هم کودک را سردرگم می کند و هم امکان سوءاستفاده را به کودک خواهد داد.
4. اگر فرزندتان رفتار اشتباهش را در چند میهمانی تکرار کرد، برای تنبیه، در میهمانی بعدی او را همراه خود نبرید تا رفتار درست را یاد بگیرد.
5. در پایان میهمانی به فرزندتان بازخورد دهید. به او بگویید کجاها درست رفتار کرده و کجاها رفتارش بد بوده. به او بگویید ادامه رفتار بد چه تنبیهی در پی دارد و تا روزی که دوباره به میهمانی بروید یا میهمان بیاید، می تواند فکر کند و ببیند ترجیح می دهد این تنبیه را تحمل کند یا رفتارش را تغییر دهد.
6. الگوهای رفتاری خوب به فرزندتان معرفی کنید. بچه های امروزی که در خانواده های کم جمعیت و کم رفت و آمد زندگی می کنند، گاهی تجربه کافی از رفتار مطلوب ندارند. به فرزندتان الگو نشان دهید اما بهتر است این الگو را در قالب قصه و داستان، فیلم و نمایش و کارتون و شخصیت های خیالی به او ارائه دهید. همذات پنداری کودک با چنین شخصیت هایی به مراتب بیشتر است.
7. گاهی در معیارهای خود تجدید نظر کنید. شاید شما سختگیری بی مورد می کنید. آیا از او می خواهید از ابتدا تا انتهای میهمانی از کنار شما تکان نخورد؟ آیا از او می خواهید با بچه های دیگر بازی نکند یا اشتیاق عیدی گرفتن نداشته باشد؟ اشتباه از شماست. اجازه دهید فرزندتان از آزادی های معمول یک کودک برخوردار باشد و تنها وقتی او را محدود کنید که رفتارش دور از ادب باشد یا به افراد و اشیا آسیب برساند

 برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید

سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید
  • هادی احمدزاده
  • ۰
  • ۰

25 رفتار که باید به کودکتان آموزش دهید !

کودکان معمولا به طور عامدانه بی‌ادب نیستند، در اغلب موارد مسئله این است که آنها اصول رفتار مودبانه را یاد نگرفته‌اند.

این 25 مورد خلاصه آدابی است که کودک تا 9 سالگی باید یاد گرفته باشد:

1- هنگامی چیزی را می‌خواهی بگو: "لطفا".

2- هنگامی چیزی به تو می‌دهند، بگو: "متشکرم."

3- هنگامی که بزرگترها با یکدیگر حرف می‌زنند، میان حرف آنها نپر، مگه اینکه مسئله‌ای فوری مطرح باشد. آنها حواس‌شان به تو هست و وقتی حرف‌شان تمام شد به تو پاسخ خواهند داد.

4- اگر لازم است که توجه کسی را فورا جلب کنی، گفتن عبارت "ببخشید" مودبانه‌ترین راه برای وارد شدن به مکالمه است.

5- اگر کوچکترین تردیدی درباره انجام کاری داری، اول از پدر و مادر اجازه بگیر تا بعد پشیمان نشوی.

6- دیگران علاقه‌‌ای به دانستن اینکه تو از چه چیزهایی بدت می‌آید، ندارند. نظرات منفی‌ات را برای خودت، یا بین خود و دوستانت نگهدار، و دائم به بزرگترها نق نزن.

7- در مورد خصوصیات جسمی دیگران اظهار نظر نکن، مگر اینکه بخواهی از آنها تعریف کنی که باعث می‌شود آنها خوششان بیاید.

8- هنگامی دیگران از تو می‌پرسند، حالت چطور است، به آنها پاسخ بده و بعد حال آنها را هم بپرس.

9- هنگامی در خانه دوستت هستی، به یاد داشته باش که از والدین دوستت به خاطر اجازه دادن به رفتن به خانه آنها تشکر کنی.

10- اگر دری بسته بود، پیش از وارد شدن، ابتدا به در ضربه بزن، و منتظر بمان تا ببین پاسخی داده می‌شود یا نه.

11- هنگامی که تلفن می‌زنی، اول خودت را معرفی کن و بعد بپرس آیا می‌توانی با شخص مورد نظرت صحبت کنی یا نه.

12- به دیگران احترام بگذار و اگر به تو هدیه‌ای دادند، بگو: "متشکرم." به جای ای‌میل زدن، نوشتن یک نامه دست‌نویس تشکر بسیار موثر است.

 

13- در مقابل بزرگسالان از کلمات ناشایست استفاده نکن. آنها خودشان همه این کلمات را بلدند و استفاده تو از این کلمات باعث ملال و ناخشنودی آنها می‌شود.

14- افراد را با نام‌های تحقیرآمیز صدا نزن.

15- دیگران را به هیچ دلیلی مسخره نکن. این کار باعث می‌شود در نظر دیگران آدم ضعیفی به نظر برسی، و دست انداختن دیگران کار نادرستی است.

16- حتی اگر یک بازی یا مراسم برایت خسته‌کننده است، آرام بنشین و خودت را علاقمند نشان بدهد. بازیکنان یا نمایش‌دهندگان دارند حداکثر تلاش‌شان را می‌کنند.

 

17- اگر به کسی تنه زدی، فورا بگو "ببخشید."

18- هنگام سرفه یا عطسه کردن دهانت را بپوشان و در جلوی دیگران فین نکن.

19- اگر می‌خواهی از دری عبور کنی، ببین آیا می‌توانی در را باز نگهداری تا کسی دیگری هم از آن رد شود.

20- اگر به پدر و مادر، معلم یا همسایه‌‌ای برخوردی که دارد کاری را انجام می‌دهد، از او بپرس کمک می‌خواهد. اگر جواب مثبت بود، به او کمک کن- به این ترتیب ممکن است چیز جدیدی یاد بگیری.

21- هنگامی که بزرگسالی از تو تقاضای انجام کاری را کرد، با روی گشاده و بدون نق زدن به او کمک کن.

22- هنگامی که کسی به تو کمک کرد، بگو: "متشکرم." این شخص احتمالا بار دیگر هم به تو کمک خواهد کرد. این امر به خصوص در مورد معلمان مصداق دارد!

23- از وسائل غذا خوردن درست استفاده کن. اگر نمی‌دانی که چطور با این وسائل غذا بخوری، از پدر و مادر تقاضا کن به تو آموزش دهند، یا دقت کن آنها از این وسائل چطور استفاده می‌کنند.

24- هنگام غذا خوردن روی ران‌هایت دستمال سفره بگذار و از آن برای پاک کردن دهانت در هنگام لزوم استفاده کن.

25- برای برداشتن چیزها از روی میز غذا خم نشو؛ از دیگران تقاضا کن آن را به تو رد کنند.

 برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید

سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید
  • هادی احمدزاده
  • ۰
  • ۰

آموزش مهارت های زندگی به کودکان

آموزش مهارت های زندگی در سال 1979 و با اقدامات دکتر گیلبرت بوتوین آغاز شد. او در آن سال مجموعه آموزش مهارت های زندگی برای دانش آموزان کلاس هفتم تا نهم را تدوین کرد که با استقبال فراوان متخصصان بهداشت روان مواجه شد. این برنامه آموزشی به نوجوانان یاد می داد که چگونه با استفاده از مهارت های رفتار جراتمندانه، تصمیم گیری و تفکر نقاد در مقابل وسوسه یا پیشنهاد سوءمصرف مواد از سوی همسالانشان مقاومت کنند.

کنار آمدن با فشارهای زندگی، داشتن زندگی هدفمند و انعطاف پذیر برای مواجهه با مشکلات زندگی، برقراری تعامل سازنده با دیگران با بیشترین سود و کمترین ضرر به خود و دیگران، روابط بین فردی بالنده و رشددهنده با کمترین کشمکش و تعارض، خروج از بحران های زندگی با مدیریت صحیح و بیشترین مصلحت روش انتخابی و برآمدن از پس مسئولیت های فردی و اجتماعی در زندگی، همواره بخشی از واقعیت زندگی انسان بوده است که در ادوار مختلف به اشکال گوناگون نمود و بروز داشته است.


در این مطلب می خواهیم به این موضوع بپردازیم که در ایران اوضاع آموختن مهارت های زندگی به فرزندان چگونه است و چگونه باید باشد و از کجا شروع شود.

سازمان بهداشت جهانی و یونیسف و سازمان های دیگر تعاریف متعددی از مهارت های زندگی دارند. دریک نگاه کلی، مهارت های زندگی یعنی ایجاد روابط بین فردی مناسب و موثر، انجام مسئولیت های اجتماعی، تصمیم گیری صحیح، حل تعارضات و کشمکش ها بدون توسل به اعمالی که به خود یا دیگران صدمه می زند، توانایی انجام رفتارهای سازگارانه و مثبت به گونه ای که فرد بتواند با معضلات و مشکلات زندگی روزمره خود کنار بیاید و توانایی هایی است که باعث ارتقای بهداشت روانی افراد جامعه، غنای روابط انسانی، افزایش سلامت و رفتارهای سلامت در سطح جامعه می شوند.

آموزش مهارت های زندگی
نزدیک به 4 دهه است که در سطح دنیا آموزش مهارت های زندگی از کودکی مورد توجه قرار گرفته و این دوره آموزشی در 2 گروه مهارت های عام شامل خودآگاهی، همدلی، ارتباط موثر، روباط بین فردی موثر، کنترل خشم، مقابله با هیجان های منفی، آموزش حل مساله، تصمیم گیری، تفکر خلاق، تفکر انتقادی و مدیریت زمان از یک سو و مهارت های خاص مانند آموزش مذاکره، آموزش کار گروهی، آموزش پیش و پس از ازادواج، مدیریت بحران، پیشگیری از آسیب های روانی، کاهش سوء مصرف مواد و... است، اما در کشور ما حدود یک دهه است که به این موضوع توجه ویژه ای شده اما نه در سطح کلان کشوری و بیشتر در سطح آموزش به متخصصان امر به صورت کارگاه. اما مهارت هایی که باید آموزش آنها از کودکی به بچه هاش روع شود عبارتند از:

1- مهارت تصمیم گیری: در این مهارت افراد می آموزند که تصمیم گیری و اهمیت و مراحل آن چیست و متوجه می شوند موفقیت در زندگی در گروی تصمیم درست و به موقع است.

2- مهارت حل مساله: این مهارت عبارت است از تعریف دقیق مشکلی که فرد با آن روبرو است، شناسایی و بررسی راه حل های موجود و برگزیدن و اجرای راه حل مناسب و ارزیابی فرایند حل مساله؛ به طوری که با انتخاب راه حلی با بیشترین منفعت و کمترین ضرر مادی و معنی از راه های غیرسالم برای حل مشکلات خویش استفاده نکند و بر مشکلاتش نیفزاید.

 

3- مهارت تفکر خلاق: تولید اندیشه و نوعی دیگر دیدن است. فرد در مواجهه با مشکلات در حال کشف راه حال های نو و بدیع است که کمتر کسی به آن توجه کرده است. در این مهارت افراد فرا می گیرند که با شیوه های متفاوت بیندیشند و از تجربه های متعارف و معمولی خود فراتر روند و راه حل هایی را خلق کنند که خاص و ویژه خودشان است.

4- مهارت تفکر نقاد: این مهارت عبارت است از توانایی تحلیل عینی اطلاعات موجود با توجه به تجارب شخصی و بررسی صحت یا سقم چیزی با دلیل و مدرک و استدلال و سپس پذیرفتن یا رد کردن آن.

5- توانایی برقرار کردن ارتباط موثر: این مهارت به معنای ابراز احساسات، نیازها و نقطه نظرهای فردی با گوش دادن فعالانه به مخاطب و ایجاد بیشترین رضایت با کمترین تنش و کشمکش است.

6- مهارت ایجاد و حفظ روابط بین فردی: مهارتی است برای تعامل مثبت با افراد به خصوص اعضای خانواده در زندگی روزمره، شناسایی مرز روابط با دیگران و ایجاد روابط صمیمانه متعهدانه.

7- خودآگاهی: خودآگاهی به معنی توانایی فرد در شناخت خود و نیز شناسایی خواسته ها، نیازها و احساسات و نقاط ضعف و قدرت است. در این مهارت فرد می آموزد که چه شرایط یا موقعیت هایی برای او عذاب آور هستند.

آموزش مهارت های زندگی به کودکان,آموزش مهارت های زندگی

8- مهارت همدلی: در این مهارت فرد می آموزد که چگونه احساسات افراد دیگر را تحت شرایط مختلف درک کند، تفاوت های فردی را بپذیرد و با پیش داوری و قضاوت با دیگران برخورد نکند.

9- مهارت های مقابله با هیجان ها: شناخت هیجان هایی از قبیل شادی و ترس و حسادت و غم و... و تاثیر آنها بر رفتار خود و دیگران و فراگیری نحوه اداره آنها و واکنش مناسب در برابر آنها.

10- مهارت مقابله با استرس: در این مهارت فرد می آموزد که چگونه با فشارها و نقش های ناشی از زندگی و همچنین استرس های دیگر مقابله یا آنها را مدیریت کند تا باعث فرسودگی روانی و جسمانی اش نشود.

 

 

از کجا باید شروع کرد؟
در آموزش مهارت های زندگی، هدف اصلی تغییر رفتار مخرب به سازنده است. این مهارت ها باید از دوران پیش از دبستان شروع شود و به نوعی در مدرسه و سربازی و دانشگاه و حتی مراحل بعدی زندگی در اجتماع، مداوم آموزش و بازآموزی انجام بگیرد اما متاسفانه هم به دلیل ناآگاهی والدین از اصول فرزندپروری و هم اهمیت ندادن به این جنبه بسیار مهم آموزشی از سنین پیش از دبستان، این مهارت ها از کودکی در وجود کودکان نهادینه نمی شود و امکان یادگیری آسان آنها در کودکی از بین می رود.

در آموزش و پرورش متاسفانه بیشترین تمرکز بر قسمت آموزش و کسب مهارت های ابزاری و شناختی (سواد) است تا ابعاد دیگر پرورش روانی و اجتماعی مثل آموزش مهارت های زندگی با افزایش دانش تئوری و نیز انجام تکراری و مداوم یک عمل، مهارت و تسلط ما در آن زمینه روز به روز در بیشتر موارد بهینه و مطلوب می شود (مصداق کار نیکوکردن از پرکردن) است. به بیان دیگر، مهارت های زندگی شبیه جعبه ابزار با ابزارهای مختلف مثل انبردست، آچار و... هستند.

حال اگر جعبه ابزار یک کودک به جای مجهزبودن به ابزار مختلف فقط شامل چند ابزار محدود و ناکارآمد باشد، در مواجهه با پیچ های زندگی، توان انتخاب زیادی نخواه داشت و به صورت غریزی و ابتدایی سعی در حل مشکلات خواهدکرد مانند گریه کردن برای به دست آوردن همه چیز، داد و بیدادکردن و کتک زدن و...

اگر مهارت آموزی را جدی نگیریم...
در دوره کودکی، تعارض ها و کشمکش ها به دلیل عدم بلوغ رشد روانی- شناختی جلوه چندانی ندارد، اما با افزایش سن و هنگام مواجهه با دشواری های ویژه سنین نوجوانی و جوانی، کشمکش های درونی و بیرونی همزمان با رشد جسمانی و روانی انتظار جامعه و خانواده از فرد نوجوان و جوان افزایش می یابد به طوری که می پذیرند به دلیل زندگی اجتماعی، بخشی از تمایلات خود را محدود یا جهت دهی کنند و در چارچوب هنجارهای اجتماعی و گروهی قرار گیرند.

در این راستا نوجوانان و جوانانی که شیوه های صحیح رفتار هیجانی و مهارت های لازم را برای تطبیق خود با خانواده و جامعه نیاموخته باشند و ظرفیت های روان شناختی آنها ارتقا نیافته باشد با آسیب های جدی و متعددی روبرو خواهندشد که عواقب آن هم دامنگیر خودشان می شود و هم دیگران و در صورتی که رفتارهای ضداجتماعی در آنها شکل  گیرد و از خود واکنش های منفی بروز دهند یا توان مدیریت این واکنش های منفی را نداشته باشند، باعث آسیب های روان شناختی در شخص و کژروی ها و ناهنجاری هایی در اجتماع خواهدشد.

بنابراین اگر در زمان کودکی برای آموزش مهارت های زندگی انرژی  گذاشته نشد، باید خانواده و مدرسه به خصوص در زمان نوجوانی و بلوغ، برای آموزش این مهارت ها و افزایش ظرفیت روان شناختی نوجوان تلاش کنند چون بعداز 18 سالگی که شخصیت فرد و هوش هیجانی اش تقریبا به وضعیت ثبات نسبی رسید، ایجاد و شکل دهی رفتار، مشکل تر و زمان بر خواهدشد. البته حتی اگر دوره نوجوانی هم از دست برود، آموزش در دوران جوانی زمان سربازی یا دانشگاه باید انجام شود.

آموزش مهارت های زندگی به کودکان,آموزش مهارت های زندگی

فواید بسیار زیاد این آموزش به فرد و جامعه بر می گردد، بنابراین آموزش مهارت های زندگی باید به طور مستمر در طول زندگی برای نهادینه کردن دانش تئوری به صورت تجربه زندگی عملی ادامه داشته باشد. متاسفانه در خانواده ها، مدارس، دوران سربازی و حتی در دانشگاه و رسانه ها و اجتماع ما آموزش مهارت های زندگی جدی گرفته نمی شود در صورتی که با گذراندن واحدها و دروسی که به جز پاس کردن و فراموشی آن بعد امتحان به دلیل وجود نداشتن نیاز کاربردی آن در علم یا اجتماع (مدرسه و دانشگاه)، گذراندن زمان زیادی در امور خدماتی بدون ارتقای شخصیت با آموزش مهارت های زندگی (سربازی)، عدم بررسی کارشناسی مرتب در برنامه های رسانه ای و بی توجهی به یکی از مهم ترین ابعاد آموزش فرهنگی (رسانه) فرصتی برای یادگیری فرزندان این مرز و بوم در این خصوص باقی نمی ماند و استرس های زندگی می تواند به جای مدیریت شدن، با سوق دادن فرد به سمت رفتارهای پرخطر، بنیان خانواده و اجتماع را به شدت تحت تاثیر قرار دهد.

هدف را گم نکنیم
هدف از هر آموزشی تغییر رفتار است، یعنی با آموزش، فرد ممکن است دانش و آگاهی و معلوماتش بالا برود، باورها و نگرش اش به موضوعی تغییر کند ولی الزاما باعث تغییر رفتارش نشود. یعنی مثلا بداند مصرف سیگار مضر است (آگاهی) راهکارهای کاهش و قطع مصرف سیگار را یاد بگیرد (تغییر نگرش) ولی باز سیگار مصرف کند (نداشتن ضمانت اجرایی برای تغییر رفتار) یا فرد می داند رفتارهای پرخاشگرانه ناکارآمد و ویرانگر در بیشتر موارد هستند (آگاهی)، راه های کنترل خشم را هم بداند (تغییر نگرش) اما باز در عمل، رفتار پرخاشگرانه ای نشان بدهد (عدم تغییر رفتار).

برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید

سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید

  • هادی احمدزاده
  • ۰
  • ۰

آموزش کودکان :روش‌های آموزشی در مهد کودک

بسیاری از والدین تمایل دارند فرزندان خود را تنها در سن شش سالگی به مراکز آموزشی مانند مهدکودک بفرستند تا برای مدرسه آماده شوند؛ در حالی که آموزش طولانی مدت، باعث افزایش بهره هوشی، رشد جسمانی و اجتماعی کودکان می‌شود. به این ترتیب بهتر است کودکان را از سن سه سالگی در مهدکودک ثبت نام کرد.

مهدکودک‌ شبانه روزی چیست

مهدکودک‌ها با توجه به میزان شهریه‌ای که دریافت می‌کنند و مجوزی که از سازمان بهزیستی دریافت کرده‌اند به چند دسته تقسیم می‌شوند. بعضی از مهدکودک‌ها فقط در نوبت صبح دایر هستند؛ درحالی که بعضی دیگر از آن‌ها بعد از ظهر نیز خدمات آموزشی ارائه می‌دهند و دسته سوم مهدکودک‌هایی هستند که به‌صورت شبانه روزی می‌باشند. این نوع از مهدکودک‌ها از نوزادان شیرخوار تا کودکان شش سال را نگهداری می‌کنند.

سیستم آموزشی مهدکودک‌ها

برنامه‌ی آموزشی مهدکودک‌ها با توجه به نوع آن‌ها و سن و سال کودکان به چند دسته تقسیم می‌شود. مهدکودک‌هایی که امکان پذیرش نوزادان را دارند تنها از آن‌ها در بخش‌هایی مجزا نگهداری می‌کنند. اما برای کودکان سه سال به بالا برنامه‌های آموزشی متنوعی ارائه می‌دهند که عبارتند از:

دوره‌ مهارت‌های اجتماعی

از آن‌جایی که بخش بزرگی از فعالیت کودکان پس از ورود به جامعه را ارتباطات تشکیل می‌دهد؛ در مهدکودک‌ها بخش ویژه‌ای را به آموزش نحوه برقراری ارتباط با دیگران در جامعه و چگونگی رویایی با مسائل و مشکلات اختصاص می‌دهند. این دوره از تمریناتی اعم از نحوه احوالپرسی کردن، چگونه نشستن، برخاستن، غذا خوردن و رفتار کردن با افراد مختلف تشکیل شده است.

کارگروهی

بخش عظیمی از فعالیت کودکان در مهدکودک به کار گروهی اختصاص دارد. مربی مهدکودک با توجه به میزان بهره هوشی کودکان، سن آن‌ها و خصوصیات اخلاقی‌شان، کودکان را به چند گروه تقسیم می‌کند و سپس مسئولیت و یا وظیفه انجام کاری را بر عهده آن‌ها می‌گذارند. انجام کارها به‌صورت گروهی باعث می‌شود کودکان بازی، مطالب آموزشی و همین‌طور چگونگی برقراری ارتباط با هم سن‌وسالان‌شان را نیز بیاموزند.

روش‌های آموزشی در مهد کودک

روش‌های تدریس در مهدکودک‌ها

روش‌های مختلف آموزشی، نتایج و پیآمدهای متفاوتی به دنبال دارند. تکنیک‌های آموزشی در مقاطع تحصیلی گوناگون، متفاوت هستند؛ طوری که روش‌های آموزشی در مدارس بیشتر از پرسش و پاسخ تشکیل شده؛ در حالی که در مهدکودک‌ها از بازی و دیگر روش‌های آموزشی استفاده می‌کنند. از طرفی از آن‌جایی که کودکان دارای روحیه حساس و حافظه قوی می‌باشند؛ سیستم آموزشی آن‌ها باید انعطاف‌پذیر، مرحله به مرحله، مساله محور، انتقال غیر مستقیم اطلاعات و آموزش‌ها و به‌صورت گروهی یا انفرادی باشد. برای آموزش به کودکان روش‌های مختلفی وجود دارد که از جمله آن‌ها می‌توان به؛

روش مونته سوری

مونته سوری یکی از پرکاربردترین و محبوب‌ترین تکنیک‌های استفاده شده در مهدکودک‌ها محسوب می‌شود. قواعد مونته سوری بر اساس یادگیری کودکان با استفاده از دست، کاردستی و کار گروهی پایه‌گذاری شده است. در واقع هدف اصلی در روش مونته سوری تقویت قوه خلاقیت و عملکرد ذهنی کودکان است. از طرفی مربیان مهدکودک در زمان استفاده از روش مونته سوری، کودکان را باید هنگام کار با یکدیگر کاملا آزاد بگذارند و در صورت نیاز کودکان، به آن‌ها مشاوره دهند و یا راهنمایی‌شان کنند.

روش والدروف

این تکنیک بر اساس تخیل، تصور و تقلید است. روش والدروف کودکان را به دنیای ترکیبی از هنر و بازی می‌برد. مربیان با استفاده از این روش کنجکاوی و قدرت ابتکار کودکان را افزایش می‌دهند. بیشتر تمرینات روش والدروف باید در کارگاه و به‌صورت جمعی انجام بگیرد. همچنین قسمتی از این سبک آموزشی به کار در باغچه، اجرای تئاتر و کارهای هنری اختصاص دارد. مهدکودک‌هایی که از روش والدروف برای آموزش کودکان استفاده می‌کنند؛ عموما سیستم آموزشی با کیفیتی دارند.

روش‌های آموزشی در مهد کودک

روش آموزش فاصله‌دار

همانطور که مشخص است روش آموزشی فاصله دارد بر پایه تکرار، بنا گذاشته شده. در این تکنیک آموزشی مطالب به‌صورت فشرده تکرار می‌شود و در بین آن‌ها کودکان باید استراحت کنند. از آن‌جایی که کودکان در این دوران مطالب را سریعتر، عمیق‌تر و راح‌تر می‌آموزند. روش آموزش فاصله‌دار روند یادگیری آن‌ها را سریع‌تر می‌کند و همچنین کودکان را ترغیب می‌نماید تا بتوانند برنامه‌های درسی خود را به بخش‌های کوچکتری تقسیم کنند.

 برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید

سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید
  • هادی احمدزاده
  • ۰
  • ۰

وبلاگ آموزشگاه کودکان:نابغه پروری را از چه سنی شروع کنیم؟!

امروزه بسیاری از والدین به دنبال یافتن وقت مناسب برای شروع کلاس‌های آموزشی کودک خود هستند و بسیار مشتاقند بدانند در چه سنی کودک‌شان را با زبان دوم، هنر، ورزش و... اما بیشتر والدین توقعات نامعقولی از فرزندان خود دارند.، مثلا انتظار دارند پیش از آن‌که کودک آمادگی لازم را کسب کند، مسئولیت‌پذیر باشد.

 
از فرزندان‌شان می‌خواهند خوش اخلاق و مودب باشند، با بچه‌های دیگر بدون سروصدا مشغول بازی شوند، با آنها همکاری داشته باشند، وسط حرف بزرگ‌تر‌ها نپرند، بدون اجازه دست به چیزی نزنند، مفید باشند، سریع راه بروند، سریع صحبت کنند، قبل از دبستان حداقل به دو زبان مسلط باشند، پیانو را به خوبی بنوازند و بالاخره به سرعت رشد کنند و بزرگ شوند و تمام آرزوهای فرو خفته والدین خود را در اولین فرصت برآورده کنند. همه اینها در حالی است که قرار نیست کودک تمام‌کننده والدین باشد. از سوی دیگر کسب این همه مهارت نیاز به فرصت کافی دارد و رشد، فرآیندی آرام بوده و نیاز به زمان کافی دارد.

بهتر است فشار‌ها را از روی فرزند‌تان بردارید و به او فرصت کافی بدهید تا بتواند به آرامی در مراحل رشد خود قدم بردارد. والدین باید مراحل رشد کودک خود را بشناسند و بدانند در هر مقطعی از زمان، کودک آمادگی چه نوع یادگیری‌هایی را دارد چرا که تربیت کودک همچون خط تولیدی است که اگر هر کدام از قطعات را سر جای خود نصب نکنید، محصول نهایی عملکرد مطلوب نخواهد داشت.

خانم ماریا مونتسوری، در این زمینه می‌گوید: «ما نبایدکودکان‌مان را برای مدرسه رفتن آماده ‌کنیم بلکه باید آنها را برای زندگی کردن مهیا کنیم.» او معتقد است کودک باید مهارت‌های زندگی را بیاموزد. او در ابتدا باید آویزان کردن و تا کردن لباس، گردگیری، تا کردن دستمال، استفاده از پیچ گوشتی، باز و بسته کردن درب قوطی، ریختن مایع پارچ به داخل لیوان، ریختن مایع با استفاده از قیف، چلاندن لباس، واکس زدن کفش، تمیز کردن تخته گچی، چلاندن اسفنج، باز و بسته کردن در، خشک کردن ظروف، شستن ظروف و... را یاد بگیرد. بعد از این‌که کودک این مهارت‌ها را کسب کرد نوبت مهارت‌های دیگر مانند زبان دوم، موسیقی و... می‌رسد. ولی متاسفانه بسیاری از والدین امروزه به جای والد بودن بیشتر یا در نقش معلم هستند یا قاضی و کمتر از نقش خود به عنوان والد آگاهی دارند.
 
نابغه پروری را از چه سنی شروع کنیم؟!

چه وقت به روان‌شناس یا روانپزشک کودک مراجعه کنیم؟

مراجعه به روان‌شناس و روانپزشک کودک باید به صورت دوره‌ای انجام شود و والدین باید این نکته را بدانند که لازمه مراجعه به این‌گونه مراکز، بروز مشکل نیست. همان‌طور که کودک باید به صورت دوره‌ای توسط پزشک اطفال ویزیت و معاینه شود، نیاز به مراجعه‌های دوره‌ای به روان‌شناس و روانپزشک اطفال نیز باید در برنامه کودک قرار گیرد. نکته مهم احساس نیازی است که والدین باید نسبت به آموزش مهارت‌های پدری و مادری در خود داشته باشند، چرا که آموزش در عصر اطلاعات بسیار مهم است و مردم حتی برای استفاده از وسیله ساده‌ای همچون یک آبمیوه‌گیر، ابتدا کاتالوگ آن را مطالعه می‌کنند، چه برسد به پرورش یک انسان با همه پیچیدگی‌هایش.

از چه سنی به کودک مهارت‌ها و ارزش‌های اجتماعی را آموزش دهیم؟

صرف این‌که دائما به کودک تذکر بدهید مودب باش، درست بشین، سلام کن و... نه تنها مهارت‌های اجتماعی کودک افزایش نمی‌یاد بلکه اعتماد به نفس او نیز کاهش پیدا می‌کند. کودک نوپا تصوری که شما از ادب و تربیت دارید، ندارد. این‌طور نیست که اگر کودک شما در 2 سالگی سلام نکرد، در بزرگسالی هم سلام نکند. او مفهوم سلام کردن را نمی‌داند و شما هم قادر نخواهید بود با هیچ منطقی این موضوع را به او تفهیم کنید. او باید خودش آمادگی لازم را پیدا کند. به هیچ وجه کودک نوپا را مجبور به سلام کردن نکنید و برای سلام کردن صرفا از تکنیک جدول تربیتی (ترغیب و تشویق) استفاده کنید. هیچ‌ وقت به او برای انجام ندادن رفتارهای اجتماعی احساس شرم و گناه ندهید و از جملاتی مانند: بد و زشت است و گناه و... استفاده نکنید. اصرار و خواهش هم در انجام این رفتار‌ها تاثیری نخواهد داشت.

کلاس‌های آموزشی بچه‌ها را از چه سنی شروع کنیم؟

این نکته بسیار مهم است که کودک زیر 7 سال را نباید به طور مستقیم آموزش داد و برای آموزش او باید از روش‌های تخصصی کمک گرفت. آموزش کودک در این سنین صرفا به صورت غیرمستقیم است چون کودک مانند یک بزرگسال ابزار لازم برای تمرکز در کلاس درس را به دست نیاورده است.

آموزش زبان دوم

کودک از زمان تولد حس شنوایی فوق‌العاده‌ای دارد که به او اجازه می‌دهد اصوات مختلف را از هم تشخیص دهد. در صورتی که از زمان تولد با کودکی به ۲ زبان صحبت شود، او به طور طبیعی قادر به درک هر دو خواهد بود. البته کودکی که دو زبان را حین تولد می‌شنود معمولا دیر‌تر به حرف می‌آید. دلیل این موضوع هم مواجه شدن او با دایره وسیعی از لغات است که باید آنها را درک و بیان کند. گاهی هم کودک دو زبان را با هم مخلوط می‌کند. این حالت کاملا طبیعی است و در 4- 3 سالگی از بین می‌رود. این نکته را به یاد داشته باشید که هرگز برای آموختن یا حرف زدن یک زبان نباید به کودک فشار آورد. اگر کودک حس کند والدین از پیشرفت نکردن او نگران هستند، ممکن است دچار اختلالات تکلمی شود. البته بهتر است پس از تکمیل زبان اول و کامل شدن دایره لغات کودک، آموزش آغاز شود، چون کودک معمولا در 3 تا 5/3 سالگی به این مهارت دست می‌یابد. می‌توان هم‌زمان با شروع مهدکودک آموزش زبان دوم را آن هم به طور غیرمستقیم آغاز کرد و آموزش مستقیم را با شروع مدرسه ادامه داد.

اگر والدین به کشور دیگری مهاجرت کردند، برای این‌که کودک زبان را بیاموزد، کافی است یکی از والدین به زبان مادری و دیگری به زبان خارجی صحبت کند تا کودک آرام آرام با زبان بیگانه خو بگیرد.
ورزش یکی از رشته‌های ورزشی مناسب برای سنین پایین ژیمناستیک است تا مهارت‌ها و هماهنگی‌های حرکتی کودک تقویت شود. در بسیاری از مهد‌ها و باشگاه‌ها این کلاس‌ها دایر است و والدین می‌توانند از ۴ سالگی فرزندشان را در این کلاس‌ها ثبت نام کنند. البته از این سنین می‌توان کودک را با شنا نیز آشنا کرد.

نقاشی

۲ سالگی سن تحول و پیشرفت نقاشی در کودک است، زیرا کودک از لحاظ روانی و جسمی رشد می‌کند، ماهیچه‌هایش قوی می‌شود و از نظر بینایی چشمش توانایی دنبال کردن و هدایت دست به هر سمت را که می‌خواهد، دارد. کودکان معمولا سعی می‌کنند خطوطی را از چپ به راست رسم کنند. از آنجا که نقاشی آغازی برای نوشتن است، لازم است کودک را به کشیدن نقاشی تشویق کرد. بهترین سن برای شروع آموزش نقاشی به شرط آن که هدف از کلاس صرفا ایجاد خلاقیت در کودک و نه نقاشی کردن او باشد، پایان ۴‌سالگی است. در سنین زیر دبستان منظور از آموزش نقاشی تنها فراهم کردن فضایی برای رشد خلاقیت بچه‌ها از جمله نقاشی است. حتی بدون کلاس هم خانواده‌ها می‌توانند این فضا را در خانه در اختیار بچه‌ها قرار دهند. یک مربی باید از موسیقی، تئا‌تر، بازی، ‌قصه، شعر و... استفاده کند و فضایی را به وجود آورد تا هنرجوی خردسال خود را با زبان تصویر آشنا کند. نقاشی یک زبان بین‌المللی است؛ زبانی برای گفتن ناگفته‌های خود.
 
نابغه پروری را از چه سنی شروع کنیم؟!

بهتر است کودک تا 3 سالگی از گواش، آبرنگ و مداد شمعی برای نقاشی استفاده کرده و از ۵/4 سالگی به بعد از مدادرنگی استفاده کند. کافی است یک کاغذ بزرگ در اختیار کودک قرار دهید تا هر آنچه در تخیلش است، روی کاغذ بیاورد.

موسیقی

بر اساس بسیاری از تحقیقات، درک موسیقی از دوران پیش از تولد (دوران جنینی) آغاز می‌شود. اما دریافت علائم صوتی و واکنش‌های ناشی از آن با پدیده‌ای به نام «ادراک موسیقی» تفاوت دارد و آن زمانی است که کودک قادر به تحلیل و تفکیک صدا‌ها و آوا‌هاست. بسیاری از کار‌شناسان آموزش و نیز روان‌شناسان در پی تحقیقات پژوهشگران بهترین سن آموزش موسیقی به کودکان را ۲ تا ۸ سالگی می‌دانند؛ البته باز هم به روش غیرمستقیم.

از چه سنی کودک‌مان می‌تواند جدا از ما و در اتاق خود بخوابد؟

کودک با مادر خود 3 بند ناف دارد. یکی که در زمان تولد جدا می‌شود، اما دومی در 18 ماهگی تا 2 سالگی. تا این سن طبیعی است که کودک به مادر چسبیده باشد، اما از این سن به بعد کودک را در اتاق خودش بخوابانید و حتما ساعت خواب مشخصی را برای او در نظر بگیرید. البته باید قبلا آموزش لازم را دیده باشید.

از چه سنی برای کودک کتاب بخوانیم؟

خواندن کتاب برای کودک را باید از روزهای نخست تولد آغاز کرد، زیرا در سنین پایین، کنجکاوی کودک برای شنیدن و درک مطالب زیاد است. کودک در سنین بسیار پایین (شیرخوارگی) درکی از معانی واژه‌ها ندارد ولی از شنیدن صدای شما و دیدن احساسات و عواطف شما لذت می‌برد.  با صدای آهسته، با لحنی گرم و دلنشین، با شور و حرارت به همراه نوازش برای نوزاد کتاب بخوانید. با این کار می‌توانید بیش از پیش به او نزدیک شده (او را بغل کنید) و از کنار یکدیگر بودن لذت ببرید. وقتی کودک از سنین پایین با کتابخوانی آشنا شود، همراهی شما به او کمک می‌کند به تدریج نسبت به کتاب علاقه‌مند شده و بعد‌ها هنگام کتاب خواندن، تجربه و احساس امنیت و لذت را در کنار والدین بازآفرینی کند. اگر کودک بزرگتری دارید که این کارها را برای او انجام نداده‌اید، نگران نشوید.

از چه سنی مادر می‌تواند از کودک خود جدا شده و فعالیت‌های اجتماعی خود را از سر گیرد؟

نوزاد انسان جنین نارسی است که باید 14 ماه در‌‌ محیط امن رحم بماند ولی از آنجا که وزنش برای مادر غیر قابل تحمل می‌شود به اجبار باید آن محیط را ترک کند. والدین در این دوران (۱۴ ماه اول تولد) ‌باید شرایط رحم را برای کودک فراهم کنند و درصدد برطرف کردن بی‌درنگ تمام نیاز‌ها و دردهای کودک باشند و به محض بروز درخواستی از سوی کودک، بدون وقفه خواسته او را برآورده کرده و در طول این دوران نیازهای او اعم از گرسنگی، تشنگی، تمیز نگه داشتن و همچنین حفظ کودک از سرما و گرما و نیاز به در آغوش گرفتن را برطرف کنند. در واقع با این قبیل کار‌ها محیطی شبیه رحم برای کودک فراهم می‌شود.
 
نابغه پروری را از چه سنی شروع کنیم؟! 
 
محیطی که کودک در آن امنیت داشته باشد و به کودک این اطمینان را بدهد که دنیای پیرامون او سراسر درد و رنج نیست. بنابراین او با اعتمادی که به والدین خود می‌کند، به دنیا و هر آنچه در آن است با دیده اعتماد خواهد نگریست.  کودک در این ایام به شدت از غریبه‌ها هراس دارد و نباید به هیچ وجه بدون میلش، او را به دیگران سپرد. سپردن کودک به دیگران حتی آشنایان با این توجیه که عمه، خاله یا دایی است کودک را مضطرب کرده و به او صدمه خواهد زد. در واقع چون کودک در این ایام هنوز هیچ احساسی از کل وجودش ندارد، همواره در تعادلی نا‌پایدار به سر می‌برد و کمترین تغییری می‌تواند احساس فروپاشی، مرگ و حمایت نشدن از جانب دیگران را برای او به همراه بیاورد.

در چه سنی فرزندمان را به مهد بفرستیم؟

کودک شما به خصوص از 3 سالگی به بعد نیاز دارد روند استقلال و اجتماعی شدن را آغاز کند و مهدکودک مکان مناسبی برای طی این مرحله از مراحل رشد کودک است.  در روند رشد و تکامل کودک پس از قطع بندناف دوره‌ای از استقلال نسبی آغاز می‌شود که کودک با این‌که بیشتر در آغوش والدین است، هر روز به سمت ایجاد استقلال بیشتر پیش می‌رود. باید به کودک کمک کرد این روند را طی کند و در‌‌نهایت خودش بتواند بالغی باکفایت شود.  البته اوائل بهتر است کودک برای ساعات کمی در مهد نگهداری شود و پس از مدتی آرام آرام به ساعت مهد اضافه شود.
 
مهد رفتن کودک در این سنین ارتباطی با شاغل یا خانه‌دار بودن مادر ندارد و حتی مادران خانه‌دار هم باید از همین سنین کودک خود را به مهد بسپارند. در واقع مهدکودک به کودک روابط اجتماعی را می‌آموزد و هوش اجتماعی او را بالا می‌برد.  مهدکودک مکان مناسبی برای ایجاد این فضاست. البته برای این‌که کودک آماده رفتن به مهدکودک باشد باید از قبل در شکل‌گیری استقلال نسبی‌اش به او کمک شود. از جمله این‌که بتواند خودش به تنهایی به خواب برود، خودش غذایش را بخورد و در نتیجه عملکرد مستقل خود را تا حدود ۳ سالگی کسب کرده باشد. کودکان به خصوص کودکان بالای ۳ سال از مهدکودکی که در آنجا بتوانند خوشحال باشند و با دیگران تعامل داشته باشند، سود می‌برند.  اگر بنا به دلایلی مجبورید کودک را از دوران نوزادی به مهد بسپارید باید این نکته مهم را رعایت کنید که کودک از 4 تا 16 ماهگی باید فقط با یک نفر در تماس باشد چرا که در این دوره کودک اضطراب جدایی دارد و به یک نگهدارنده عادت می‌کند.

از چه سنی به کودک توالت رفتن را بیاموزیم؟

دستشویی رفتن، کاری است که کودک پس از ۳ یا ۴ سالگی آن را به‌راحتی انجام می‌دهد ولی باید طی مراحلی انجام شود. آموزش توالت رفتن کودک زمانی باید آغاز شود که بدن کودک از نظر جسمی آمادگی پذیرش را داشته باشد. یعنی در ابتدا کودک باید از خیس یا کثیف شدن خویش آگاه شود تا سپس بتواند ادرار یا مدفوع را کنترل کند. کامل شدن کنترل ادرار و مدفوع در کودکان شامل کنترل مدفوع در شب و سپس در روز، کنترل ادرار در روز و سپس در شب است. بیشتر کودکان بین 2 تا 3 سالگی آمادگی پذیرش کنترل ادرار و مدفوع را در روز و شب به دست می‌آورند ولی تعداد کمی نیز دیر‌تر به این آمادگی می‌رسند. بنابراین آموزش را زود‌تر شروع نکنید و زمانی که احتمال موفقیت شما و کودک‌تان زیاد است آموزش را آغاز کنید. به یاد داشته باشید به هیچ عنوان به مدفوع کودک بیش از حد توجه نکنید زیرا کودک از مدفوع نکردن به عنوان حربه‌ای برای خود استفاده می‌کند و در پی آن علاوه بر آسیب روانی، دچار یبوست هم می‌شود.
 
نابغه پروری را از چه سنی شروع کنیم؟!

از چه سنی به کودکان خود نظم بیاموزیم؟

نظم‌آموزی یعنی مسئولیت‌هایی که در بدو تولد صددرصد بر دوش والدین بود، آرام آرام باید برعهده خود کودک گذاشته شود. تربیت فرزند مستلزم صرف وقت و انرژی است. نظم‌آموزی فوری مانند کاهش وزن فوری است که مدت کوتاهی اثر می‌کند ولی به سرعت حتی بد‌تر از قبل می‌شود. واقعیت این است که عادت باید به تدریج شکل بگیرد تا به درستی جا بیفتد. پدر و مادر ۱۸ سال زمان دارند تا کودک خود را مرحله به مرحله منظم کنند. ۱۸ سال فرصت دارند مسئولیت‌ها را آرام آرام از دوش خودشان به دوش کودک‌شان محول کنند. پس عجله کردن و فشار آوردن نه تنها مشکلی را حل نمی‌کند بلکه آسیب جدی به کودک می‌رساند. اصلا مجبور نیستید روش‌های زندگی را یکباره به فرزندتان بیاموزید.

کودک را از چه سنی می‌توان در خانه تنها گذاشت؟

بعضی از کار‌شناسان معتقدند در سنین ۸ یا ۱۰ سالگی می‌توان به تدریج کودکان را در خانه تنها گذاشت اما نمی‌توان به این محدوده سنی بسنده کرد. میزان رشد ‌شناختی، عقلی، اجتماعی و شرایط محیطی و تجارب قبلی کودک و وجود یا نبود مشکلات جسمی یا روان‌شناختی قبلی یا فعلی او در این تصمیم‌گیری نقش بسزایی دارد.  کودکی که در زمینه مقابله با اتفاقات آموزش ندیده، کودکی که هنوز خطر را نمی‌شناسد و دست به کارهای خطرناک می‌زند، کودکی که مسائل ایمنی را یاد نگرفته یا کودکی که ناتوانی جسمی خاصی دارد حتی اگر ۸ یا ۱۰ سال به بالا باشد نمی‌تواند در خانه تنها باشد. 
 
وقتی کودک خواب است خانه را به امید این‌که تا برگردید بیدار نمی‌شود ترک نکنید، چرا که ممکن است فرزندتان به محض این‌که شما از خانه بیرون می‌روید بیدار شود، آن وقت معلوم نیست چه اتفاقی بیفتد. در ضمن تنها گذاشتن خواهر و برادر‌ها باهم بسته به سن کودک و توانایی‌های‌شناختی فرزندان بزرگ‌تر و قدرت حفاظت از فرزندان کوچک‌تر و داشتن مهارت‌های لازم هنگام بروز مشکل و همچنین وجود روابط دوستانه بین خواهر و برادر‌ها اشکالی ندارد.  کودکی که از یک افسردگی یا اضطراب مقطعی در رنج باشد یا کلا یک بیماری روان‌شناختی ژنتیک و دائمی مثل بیش‌فعالی و دیابت داشته یا در زمان تب، نیاز به مراقبت بیشتری داشته باشد، اگر تنها باشد ممکن است مشکلاتی برایش پیش بیاید.


برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید.


سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید.

  • هادی احمدزاده